جدول جو
جدول جو

معنی پنجه باز - جستجوی لغت در جدول جو

پنجه باز(پَ جَهْ)
بدرازی پنجاه باع و قلاّج:
که خواند تختۀ عصیان تو که درنفتاد
زتخت پنجه پایه به چاه پنجه باز.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
پنجه باز
معادل پنجاه باز پنجاه باع، بدرازای پنجاه باع و قلاج
تصویری از پنجه باز
تصویر پنجه باز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پنبه بز
تصویر پنبه بز
پنبه زن، آنکه پنبه را با کمان می زند تا از هم باز شود، حلّاج، پنبه وز، ندّاف، الباد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
مطرب، مغنی، نوازنده، کسی که خیمه شب بازی می کند، خیمه شب باز
فرهنگ فارسی عمید
(اَ /اُو ژَ)
آنکه کجه بازی کند:
چرخ کجه باز تا نهان ساخت کجه
با نیک و بد دایره درباخت کجه.
(منسوب به رودکی از یادداشت مؤلف).
رجوع به کجه شود، مهره باز. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ خَ)
پنبه وز. پنبه زن. کسی که پنبه از هم باز کند. حلاج. نداف:
پنبه بزی فاش کرد یک نکت از سر عشق
در همه عالم فتاد شور از آن مسئله.
نزاری قهستانی
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ تَ / تِ خوا / خا)
آنکه گنجفه بازد. آنکه گنجفه بزند. بازی کننده با ورقهای گنجفه. و رجوع به گنجفه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ هََ)
که پهنه بازد. رجوع به پهنه شود:
پهنه بازی و کمندافکنی و چوگان باز
ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(اَ کا)
لعبت باز و خیال باز. (رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(پَ جَهْ)
مرکّب از: پنجه، پنجاه + باشی ترکی، سر و رئیس، رئیس پنجاه تن از سپاهیان. منصبی در نظام دورۀ قاجاریه
لغت نامه دهخدا
(پُ جَ بَ)
مرکّب از: پنجه، پیشانی + بند، پیشانی بند. به زبان ماوراءالنهری. عصابه ای باشد که زنان بر پیشانی بندند:
بپیچد دلم چون ز پنجه بتم
گشاید به رغم دلم پنجه بند.
عسجدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنجفه باز
تصویر گنجفه باز
کسی که گنجفه بازی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناه باد
تصویر پناه باد
پناه آباد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پهنه بازد پهنه بازد و کمندافکنی و چوگان باز ناوک اندازی و زوبین فکن و سخت کمان. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنجه باشی
تصویر پنجه باشی
رئیس پنجاه تن از سپاهیان منصبی در نظام دوره قاجاریه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه بز
تصویر پنبه بز
پنبه زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کجه باز
تصویر کجه باز
آنکه کجه بازی کند: (چرخ کجه باز تا نهان ساخت کجه با نیک و بد دایره در باخت کجه. ) (رودکی) درینجا ایهام است (معنی دیگر کج باز کجرفتار و کج روش است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنجه بند
تصویر پنجه بند
عصابه ای که زنان بر پیشانی بندند پیشانی بند. پیشانی بند عصابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
مطرب، نوازنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده باز
تصویر پرده باز
نوازنده، مطرب، کسی که خیمه شب بازی می کند، کنایه از حیله گر، مکار
فرهنگ فارسی معین